سوز بی کسی تقدیم به تمام پدران سرزمینم

ساخت وبلاگ

چند زمستان می گذرد

هوا چه سرد است

چه پرسوز است!

سوز می آید

سوز می آید

سوز بی کسی می آید

سوز سرگردانی

سوز تنهایی

سوز تنهایی می آید

من هیچ چیز ندارم

حتی پدر

که روزگاری مثل درخت تمام خانه ی ما را سخت در آغوش می فشرد

و سایه ی مهربانی اش را

از ما دریغ نمی کرد

در آستانه ی خانه

پدر پس از خداحافظی

هر صبح با صدای بلند چهارقل می خواند

و از"پنج تن"مدد می جست

و وقتی کرایه خانه عقب می افتاد

پدر

در نیمه های شب به خانه می آمد

و گاه اتفاق می افتاد

که ما تا ده روز بی پدر بودیم

 و شب ها یتیم می خوابیدیم

آن روزها پدر بزرگترین مرد روی زمین بود

وقتی که شب به خانه می آمد

و ما شکایت دردانه های صاحبخانه را به پیش او می بردیم

پدر چه خط و نشان ها که برای آن ها نمی کشید

اما دریغ

نمی دانم چرا

فردا هرچه گفته بود فراموشش می شد

و دوباره اول صبح به نصرت خان سلام می کرد!

آن روزها-تمام سال-

هرشب به امید دوچرخه

مشق می نوشتیم

به امید دوچرخه می خوابیدیم

و خواب دوچرخه می دیدیم

اما روز گرفتن نتیجه

دزدی نامرد ، جیب های پدر را می زد!

پدر دروغ نمی گفت!

من از همان روزها

از دزدها

بدم می آمد

آن روزها برای ما

پدر یعنی : دستی که زبر است

اما مهربانی نامحدودی دارد

پدریعنی : بوی سیگار و بوی دود و بوی عرق کار

پدر یعنی : آغوشی برای آرامش شب های ما

پدر یعنی : کار ممتد و بی وقفه

پدر یعنی : توکل بر خدا

پدر یعنی : گریه برای امام حسین

پدر یعنی : نماز سروقت

پدر یعنی : شنیدن تمام شکایت ها

پدر یعنی : یک دست کت و شلوار شب عید

پدر یعنی : یک سکه ی دو ریالی روزانه

پدر یعنی : وعده ی دوچرخه برای تابستان

پدر یعنی : یک بغل هندوانه در ظهرهای گرم

پدر یعنی : خدای روی زمین برای مادر

پدر یعنی : وقار و شمرده شمرده حرف زدن

پدر:یعنی کم غذاترین عضو خانواده ای پنج نفره

پدر یعنی : خوشرویی ولبخند

پدر یعنی : مردی با یک شال سبز

پدر یعنی : مردی که زانوی شلوارش وصله دارد

و یقه ی کتش نخ نما شده

پدر یعنی : یک کیف چرمی برای اول مهر

پدر یعنی : چکمه های پلاستیکی برای زمستان

*

در این زمستان

هوای گورستان

سرد است

خاک گورستان

سرد است

پدر در چه جای سردی

خانه گزیده است!

و خاک ، او را چه گرم

در آغوش گرفته است!

 

+سهیل محمودی

 

آزاد باش،آزاده بمیر...
ما را در سایت آزاد باش،آزاده بمیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7shahpiyab بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:43